دو زن که با هم دوستی داشتند یکی از حسنات و خوبی های شوهر خود و دیگری از ضعف ها و بدی های همسر خود تعریف می کردند:
زن اولی: دیشب آقامون ما رو برا شام دعوت کرد رفتیم ی بیرون رستوران و شام خوشمزه ای خوردیم و کلی بیرون گشتیم و خوش گذروندیم. وقتی ام اومدیم خونه شمع روشن کرد و ی فضای رمانتیکی برامون ایجاد کرد.
زن دومی: دیشب وقتی آقام از سر کار برگشت مثه اینکه عُنق بود و قهر و بدون شام گرفت خوابید و من و بچه هام زیر نور شمع شام رو تنهایی خوردیم.
بالعکس مذاکره شوهران این خانوم ها واقعاً خواندنی است:
شوهر اولی: دیشب وقتی رفتم خونه متوجه شدم که خانم شام درست نکرده. برا همین مجبور شدم زن و بچه ها رو ببرم رستوران و کلی پول خرج کنم. وقتی ام برگشتیم خونه دیدیم برق رفته و ی شمع روشن کردیم تا مجبور نباشیم تو تاریکی بشینیم.
شوهر دومی: دیشب از بس خسته بودم و ناراحت و نمی خواستم خونواده مو ناراحت کنم و زحمات زنمو نخاستم هدر بدم گفتم من سیرم و شما شامتونو بخورین و من از اونا فاصله گرفتم تا اونا راحت باشن.
مشاور خانواده و زندگی برتر...برچسب : نویسنده : dmoshavereh2000f بازدید : 151